یادداشت | مسؤولان سد راه تحقق دولت اسلامی نباشند
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا ، موضوع مقاومت و ایستادگی در برابر تعدی و ظلم، یکی از مهمترین آرمان های انقلاب اسلامی ایران محسوب می شود و پیروزی انقلاب اسلامی سبب شد تا جبهه واحد جهانی به منظور پشتیبانی از مظلومان و مستضعفان عالم تشکیل شود و مقاومت اسلامی در اقصی نقاط جهان اسلام به منظور مقابله با ظلم و تعدی مستکبرین در دست اندازی آن ها به ثروت های اقتصادی و پیشینه های فرهنگی و تمدنی اسلام شکل منسجمی به خود بگیرد.
اهمیت تشکیل جبهه مقاومت و حمایت از مستضعفان عالم به حدی بود که بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، مسؤولانی را که در مسیر تشکیل جبهه جهانی مستضعفین و تلاش برای زمینه سازی ظهور نبودند را بیگانه با آرمان های انقلاب و اسلام خواندند و فرمودند: «تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر، محرومیت و استضعاف را چشیده باشند».
در این میان، هرچه از عمر پربرکت انقلاب اسلامی سپری شده و نهال انقلاب به درخت تناور و پربار تری مبدل گشته است، کید و کینه استکبار و دشمنان قسم خورده نظام اسلامی بیش از پیش نمایان شده و هر روزبرنامه جدیدی به منظور مقابله با نفوذ فرهنگی و گفتمانی انقلاب اسلامی در بین دیگر ملت ها طراحی و اجرا کرده اند.
از سویی نیز رهبر انقلاب به عنوان پرچمدار انقلاب اسلامی و گفتمان الهی آن، بارها بر لزوم حمایت از مقاومت و جریان مقابله با تعدی و ظلم مستکبران تأکید کرده اند و شاخصه های این گفتمان را تبیین کرده اند.
اهمیت گفتمان مقاومت در شکل گیری دولت اسلامی یکی از موضوعاتی است که باید با دقت مورد بحث و بررسی قرار گیرد چراکه تحقق تمدن اسلامی بدون توجه به گفتمان مقاومت و استکبار ستیزی ناممکن است و تحقق دولت اسلامی به عنوان یکی از حلقه های میانی زنجیره تئوری تا تمدن اسلامی، به میزان بسیار زیادی وابسته به این گفتمان چه در حوزه گفتمان و نظر و چه در حوزه عمل در فرآیندهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است.
تئوری تا تمدن؛ مسیر دشوار انقلاب
با اندکی توجه به مسیر تمدن سازی اسلامی که شروع آن از تئوری بوده و نهایتاً منتج به تمدن می شود، متوجه مسیر دشوار این فرآیند می شویم؛ مسیری که علاوه بر مسیر صعب و دشوار، سنگلاخ ها و سدهایی را که دشمنان نیز در مسیر تمدن سازی انقلاب به وجود می آورند نیز این مشکلات را دوچندان کرده است.
در طی مراحل تمدن سازی اسلامی، همانگونه که رهبر انقلاب بارها تأکید کرده اند ما هنوز در مرحله ایجاد دولت اسلامی دچار مشکلاتی هستیم و با اینکه 4 دهه از عمر پر برکت انقلاب می گذرد، هنوز تشکیل دولت اسلامی با مشخصه های آن محقق نشده است.
«دولت مقاومت» کلید واژه ای است که رهبر انقلاب بارها در سخنان خود به آن اشاره کرده اند و از لزوم تشکیل این دولت سخن گفته اند.
ایشان درباره تلاش دشمن پیرامون جلوگیری از جریان مقاومت می فرمایند: ««اینها می خواهند هیچ عنصر مقاومتی در این منطقه وجود نداشته باشد. اصل عنصر مقاومت را جمهوری اسلامی می دانند. البته این را درست فهمیدهاند. اینجا مرکز مقاومت است.»
همانگونه که رهبر انقلاب اشاره کرده اند، انقلاب اسلامی در بطن و متن خود دارای عنصر مقاومت است و این عنصر الهام بخش و ماهیت آفرین، روز به روز گسترش یافته و همچون درختی تناور، سایه های خود را در کشورهای دیگر می گستراند و دشمن نیز بیشترین واهمه را از شکل گیری دولت مقاومت در قاموس سیاسی کشور دارد و به همین منظور نیز از حربه نفوذ برای تغییر رویکرد مسؤولان و به حاشیه راندن دولت مقاومت و جلوگیری از شکل گیری دولت اسلامی برپایه عنصر مقاومت و ایستادگی، استفاده کرده است.
استکبار جهانی و تمدن شیطانی غرب با تمام تلاش و با بهره گیری از ظرفیت های گوناگون خود، به دنبال این است که فرآیند تمدن سازی از سوی جمهوری اسلامی ایران دچار مشکلات اساسی شود چراکه عمر تمدنی غرب مدرن رو به زوال است و به گفته نظریه پردازان غربی، در عصر پایان نظریات جدید و نو در عرصه اجتماع و تمدن، جمهوری اسلامی ایران با شکل دهی و پشتیبانی از گفتمان مقاومت به دنبال بازآفرینی تمدن شکوفای اسلامی چیش از دوران رنسانس است.
دولت اسلامی؛ زمینه ساز جامعه اسلامی
همانطور که پیشتر اشاره شد، سیر تئوری تا تمدن اسلامی، مسیری سخت و پر فراز و نشیبی است که نظام اسلامی در مراحل میانی آن یعنی در مرحله تحقق دولت اسلامی قرار دارد؛ دولتی که با فراهم کردن بسترهای متناسب با نیاز جامعه در حوزه های گوناگون، زمینه را برای محقق شدن جامعه اسلامی فراهم می کند؛ جامعه ای که تمامی مناسبات آن برپایه اسلام و مبتنی بر احکام الهی خواهد بود و هر فرد به عنوان جزئی از این جامعه، قطعه ای از پازل این جامعه که برپایه مدنیت توحیدی ایجاد شده است، به ایفای نقش در تحقق تمدن اسلامی می پردازد.
رهبر انقلاب در سال 1384 پیرامون اهمیت تحقق دولت اسلامی می فرمایند: «اگر دولت ما اسلامى شد، آن وقت كشورمان اسلامى خواهد شد. اگر من و شما در معاشرتمان، در رفتارمان، در طلب مالمان، در مجاهدتمان، نتوانستيم خود را به حد نصاب برسانيم، از آن دانشجو، از آن جوان بازارى، از آن عنصر در ردههاى پايين دولتى، از آن كارگر، از آن روستايى، از آن شهرى چه توقعى مىتوانيم داشته باشيم كه اسلامى عمل كنند؟ چرا مردم را بيخود ملامت مىكنيم؟ نبايد ملامت كنيم. اگر كمبودى هست، خودمان را بايد ملامت كنيم؛ «لوموا انفسكم».
اول، ما اسلامى مىشويم؛ وقتى اسلامى شديم، «كونوا دعاة النّاس بغير السنتكم»؛آن وقت عملِ ما مردم را مسلمان واقعى خواهد كرد و كشور، اسلامى خواهد شد.»( ۱۳۸۴/۰۶/۰۸)
آنچه در این سخن گهربار رهبر انقلاب مورد تأکید قرار گرفته است؛ نقش مسؤولان نظام اسلامی در تحقق و شکل گیری دولت اسلامی است؛ نقشی غیر قابل انکار که می تواند زمینه را برای رشد فکری، فرهنگی، اخلاقی، دینی و معنوی جامعه و حرکت به سوی شکل گیری جامعه اسلامی فراهم کند.
متأسفانه آنچه امروز از رفتار برخی از مسؤولان درکشور دیده می شود؛ نه تنها از شاخصه های دولت اسلامی برخوردار نیست بلکه در مسیر مخالف آرمان های اسلام و انقلاب قرار دارد.
رانت خواری سیاسی، ثروت های اشرافی، اختلاس، وادادگی فکری و فرهنگی در برابر استکبار، طایفه بازی سیاسی و ولنگاری فرهنگی از موضوعاتی است که نه تنها در قاموس دولت اسلامی جایگاهی ندارد، بلکه تحقق دولت اسلامی به معنای مبارزه با این مفاسد فکری، فرهنگی، سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی است و لذا اگر می بینیم که دولت اسلامی تاکنون محقق نشده است، به سبب بیگانگی برخی مسؤولان با آرمان های انقلاب و اصول بنیادین دولت اسلامی است.
در حقیقت می توان گفت که برخی مدیران، خود به بزرگترین سد برای تحقق دولت اسلامی مبدل شده اند و در این میان نیازمند عزمی انقلابی برای تغییر رویه مدیریتی و تلاش در جهت ورود افرادی معتقد به مبانی انقلاب و متعهد به تحقق دولت اسلامی با تمامی ارکان و اجزای آن به بدنه مدیریتی کشور هستیم.
تأکیدات فراوان امیرسخن، امام علی(ع) پیرامون نقش و وظایف کارگزاران نظام اسلامی و همچنین سخنان امامین انقلاب درباره اهمیت این نقش نشان دهنده این است که ما هنوز در تربیت مدیران اسلامی معتقد و متعهد به ظرفیت تمدنی اسلام و ساعی در مسیر تحقق این تمدن، موفق نبوده ایم و به همین سبب نیز نیاز است تا با تجدید نظر جدی در روند تربیت نیروی تراز انقلاب اسلامی به ویژه در حوزه پرورش مدیران، این رویه معیوب را مورد بازنگری قرار دهیم.
توجه به گفتمان مقاومت و استکبار ستیزی به معنای نفی تسلط فکری، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و گفتمانی استکبار و مقابله با مظاهر تمدن شیطانی غرب در حوزه های گوناگون و اعتقاد به نگاه تمدنی اسلام و انقلاب و همچنین تلاش در راستای تحقق این آرمان بزرگ و الهی، موضوعی است که باید در میان مسؤولان به عنوان یک آرمان وجود داشته باشد ولی متأسفانه این روزها این مسأله جایی در مناسبات سیاسی برخی مسؤولان دولت ندارد.
رهبر انقلاب در تبیین موضوع دولت اسلامی می فرمایند: « نمىتوانيم ادّعا كنيم كه ما يك دولت اسلامى هستيم؛ ما كم داريم. ما بايد خودمان را بسازيم و پيش ببريم. ما بايد خودمان را تربيت كنيم. البته اگر در رأس كار يك امام معصوم مثل اميرالمؤمنين عليهالصّلاةوالسّلام باشد كه قولش، فعلش و منشش الگوست، كار براى كارگزاران نظام آسان تر است؛ چون نسخه كامل را در اختيار دارند و در همه چيزش هدايت هست. وقتى آدمى مثل من در رأس كار باشد، البته كارِ كارگزاران مشكل تر است؛ ولى ثوابشان هم بيشتر است. اگر توانستند در اين راه حركت كنند، اجر الهىشان بيشتر خواهد شد. هر كدام از شما تلاش كنيد كه براى اين مسؤوليت ها خودتان را با الگوى اسلامى منطبق سازيد؛ يعنى دينتان، تقوايتان، رعايتتان نسبت به حال مردم، رعايتتان نسبت به شرع، رعايتتان نسبت به بيتالمال، اجتنابتان از خودخواهي ها و خودپرستي ها و رفيقبازي ها و قوموخويشپرستي ها و اجتنابتان از تنبلى و بيكارگى و بىعملى و هوى و هوس و اين چيزها مطابق با الگوى اسلام باشد. هر كدام از شما بتوانيد در اين زمينهها كار خودتان را بكنيد و پيش برويد و خودتان را بسازيد، البته ثواب شما از آن كسى كه در زمان اميرالمؤمنين عليهالصّلاةوالسّلام اين كار را مىكرد، يقيناً بيشتر است؛ چون او به اميرالمؤمنين عليهالصّلاةوالسّلام نگاه مىكرد و آن حضرت الگوى كامل بود؛ اما شماچنين كسى را نداريد كه آنطور به او نگاه كنيد و برايتان الگو باشد؛ ليكن ضوابط در دست همه ما هست و امروز همهمان وظيفه داريم.»( ۱۳۷۹/۰۹/۱۲)
به هر روی همانگونه که امام خمینی(ره) فرمودند: «ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجی و بین المللی اسلامی مان بارها اعلام نموده ایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم»، نظام اسلامی باید به سوی تمدن سازی اسلامی حرکت کرده و نفوذ اسلام را در جهان گسترش دهد که یکی از زمینه های اصلی آن، تحقق دولت اسلامی است؛ موضوعی که باید مورد توجه جدی قرار گیرد./872/ی۷۰۲/س